Handsome man enjoying in Paris while using cellphone.

سفرنامه پاریس،کمی لذت باید برد-بخش پنجم

سالها پیش از این , وقتی نوجوون بودم، هر زمانی که شاهد تصاویری از زیبایی برج ایفل توی فیلم ها بودم یا توی تلویزیون تصویری از پاریس و برج ایفل توی فیلم ها میدیدم، توی ذهنم خودمو تصور میکردم که یه روز روبروی برج ایفل، ایستادم و …

روز چهارم،مرور همان همیشگی ها

یا شنیدن صدای زنگ آلارم موبایل از خواب بیدار شدم و با نگاهی به اطراف متوجه شدم که همه هم هاستلی ها هنوز خواب هستند. به هر حال آخر هفته بود و تا پاسی از شب همگی بیرون بودند و عملا میشد حدس زد به این زودی ها قصد بیدار شدن ندارند. دوش گرفتم و راهی حیاط هاستل شدم، جایی که صبحونه رو مثل هر روز میتونستیم تو فضای باز صرف کنیم. مثل هر روز عطر بوی رز فرانسوی در کنار بقیه گل ها توی هاستل پیچیده بود. پسر مو فرفری اهل آمریکای جنوبی رو گیتار بدست دیدم که وارد حیاط شد و دوباره لبخندی و سلامی که بین ما رد و بدل شد و منو به یاد موضوعی انداخت.

حتما میدونید هزاران نفر جوون از کشور های مختلف سفر میکنند برای ماه ها و هزینه سفر هاشون تنها با نواختن ساز توی ‌شهر هایی که بشون سفر میکنند در میارند. حتی توی خیلی از سفر ها تعداد زیادی زوج رو دیدم که با این کار هزینه سفر هاشون رو در میارند.

صبحونه رو که خوردم، تصمیم گرفتم صبح رو با پیاده روی شروع کنم. توی مسیر پر بود از کافه و و آنقدر کافه های پاریس دنج و آرام بودند که دائماً مثل آهن ربا آدم رو به سمت خودشون میکشوندند. به آدم های داخل کافه که نگاه میکردی متوجه میشدی که انگار هیچ کس عجله ای نداره گویی که انگار آرامشی بی انتها وجود داشت.
جلوتر که رفتم از کنار گل فروشی رد شدم و به یه نکته دقت کردم و اون اینکه توی هیچ کجای دنیا ندیدم مثل ایران موقع خرید گل، گل رو به زیبایی گل فروشی های ایرانی گل آرایی و تزیین کنند. عموما خیلی ساده چند تا گل کنار هم قرار می دهند و مشتری هم توقع زیادی نداره و با رضایت مغازه رو ترک میکنه. شاید این موضوع به ساده زیستی اروپایی ها برمیگرده، شاید جالب باشه بدونید تو هیچ کدوم از کشور های اروپایی خصوصا شمال اروپا توی خونه هاشون تجملات رایج موجود توی ایران رو ندیدم و از جهت دیگه متراژ خونه ها و آپارتمان ها چیزی در حدود سی تا هفتاد متر بیشتر نبود، عملا ساخت و فروش آپارتمان های بزرگتر رایج و به صرفه نبود چرا که مشتری نداشت.

کلیسای روتردام شکوه پاریس

در ادامه مسیر با استفاده از نقشه گوگل خودم رو به نزدیکی کلیسای روتردام رسوندم. کلیسا باشکوه و زیبایی که نزدیک رود سن ساخته شده و ساختش بیشتر از دو قرن زمان برده بود و پر از مجسمه های زیبا و بزرگ که از سنگ و چوب ساخته شدند.


گروه های مختلف از دانش آموزان پاریسی به همراه معلمهاشون اونجا بودند و در حال آموختن و یادگیری بخش مهمی از فرهنگ و گذشته و تاریخشون.
از موزه که بیرون اومدم شروع کردم به قدم زدن توی پارک اطراف موزه که در نزدیکی مشاهد کردم که جمعیت زیادی نزدیک یه مکان بزرگ جمع شدند، جلوتر که رفتم متوجه شدم که نمایشگاه نان و شیرینیه . داخل شدم و با فضایی شاد و دلنشین و خوشمزه مواجه شدم. نمایشگاه پر بود از غرفه های مختلف نانوایی و شیرینی پزی و بوی نون و شیرینی خوشمزه فرانسوی فضا رو پر کرده بود. نانوا ها و شیرینی پز ها روش پختن نان و شیرینی رو به بازدید کنند ها نشون میدادند و هم میتونستی نون و شیرینی های مختلف رو تست کنی و هم بخری. از فرصت استفاده کردم و شیرینی و نون های مختلف فرانسوی رو تست کردم و تعدادی هم خریدم و توی کوله پشتی انداختم.

p243p

فضای حاکم بر نمایشگاه خیلی شاد بود و صدای موسیقی زنده از انتهای سالن نمایشگاه به گوش میرسید. جلوتر که رفتم متوجه شدم برای لطیف تر و شادتر کردن فضا، موسیقی زنده هم بخشی از نمایشگاه بود.

از نمایشگاه بیرون اودم، اون روز قرار بود یکی از غذا های فرانسوی رو امتحان کنم. برام مهم بود رستورانی رو انتخاب کنم که خیلی گرون نباشه. من سفر زیاد میرم و طولانی و سعی میکنم با کنترل هزینه ها، تعداد سفر بیشتر و در مدت زمان طولانی تر برم. البته پاریس شهر ارزونی نیست و قیمت غذا و اقامت و حمل نقل دو برابر کشور های جنوب اروپا و گاهی سه برابر کشور های شرق اروپا و آسیا، ولی با برنامه ریزی و مدیریت میشه در عین حالی که از سفر لذت میبرید هزینه های سفر رو نیز کنترل کنید.

غذای ارزان و خوش کیفیت

توی اپلیکیشن TripAdvisor دنبال رستوران هایی گشتم که هم قیمت بالایی نداشته باشه و هم کیفت مناسبی داشته باشه. در نهایت راهی رستوران Au P’tit Grec شدم رستورانی که در عین ارزون بودن به داشتن غذاهای باکیفیت نیز مشهور بود, جایی که تونستم یکی از غذاهای معروف فرانسوی رو امتحان کنم. کرپ گوشت، قارچ که ترکیب شده بود با سیر، جعفری و آویشن و با گذاشتن درون خمیر کرپ و استفاده از موزارلا و و نهایت گذاشتن داخل فر درست میشه و آگه دوست داشته باشید تخم مرغ هم در انتها بهش اضافه میکنند والبته به مدل های مختلف و متفاوتی تهیه میشه. با حدود ۸ یورو , تجربه تست غذای فرانسوی به یادگار موند.

زمان صرف غذا، زمان مناسبی برای تجدید قوا و استراحت هم بود. انرژی دوباره پیدا کردم و راهی خیابون شدم. خیابان های اطراف رود سن پره از کتاب فروشی و دکه های کوچیک که میتونید از اونا cd موزیک های قدیمی، مجله های قدیمی فرانسوی کتاب و سوغاتی های مختلف خریداری کنید.

کمی لذت باید برد

عصر هنگام دوباره برگشتم به سمت محوطه فضای سبز روبروی برج ایفل، تعداد زیادی از مردم نشسته بودند توی چمن و مشغول لذت بردن از آفتاب عصرگاهی بودند. روی چمن ها دراز کشیدم و با گذاشتن هدفون توی گوشم و گوش دادن به موسیقی فرانسوی منتظر غروب آفتاب شدم….

برای لحظاتی به این فکر میکردم که براستی آدم چه جوری میتونه دغدغه های زندگیش کم کنه و یاد بگیره فارغ از اینکه چقدر سختی و مشکلات تو زندیگیش هست از لحظاتش لذت ببره حتی وقتی اونقدرها هم پولدار نیست .توی سفر با جوون هایی آشنا شدم که ماه ها و روزهای طولانی در سفر بودند تنها با یه کوله پشتی و با صرف کمترین هزینه و عده زیادیشون برای تامین مخارج سفرشون با ساز زدن ,کار توی هاستل ها یا مزرعه ها یا حتی با تدریس زبان توی بعضی از شهر ها و روستاهایی که توی مسیر بود , هزینه سفر هاشون تامین میکردند و عده زیادیشون دغدغه ثروتمند شدن یا خیلی دغدغه های دیگه رایج رو نداشتند.

بعد از مدتی به این فکر کردم که شاید تماشای برج ایفل در شب برای حسن ختام برنامه اون روز سفرم فکر بدی نباشه. نزدیکترین ایستگاه مترو رو پیدا کردم و راهی شدم و هوا کاملا تاریک شده بود. بعد از رسیدن به نزدیکی پل توی چمن های روبرو برج دراز کشیدم و غرق تماشای رقص و بازی نوری شدم که در جریان بود و به یاد این جمله مارک تواین افتادم …

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای. بنابراین، روحیه تسلیم پذیری را کنار بگذار، از حاشیه امنیت بیرون بیا، جستجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن…

سخن آخر:

از تمام کسانی که با خوندن سفرنامه با من همراه شدند، سپاسگزاری میکنم و آرزو میکنم که همیشه به سفر باشید و سلامت و در عین حال به این نکته اشاره میکنم که تجربه سفرهای متعدد به من نشون داده که سفر رفتن بیشتر از پول، به برنامه ریزی، مدیریت هزینه ها، و کمی ریسک پذیر بودن و ماجراجو بودن نیاز داره.

حتی اگه به خاطر مسائل مرتبط با سخت گیری های دریافت ویزای شینگن سفر به اروپا سخت و گاهی ناممکن باشه، شما نا امید نشید. سعی کنید از کشور های اطراف شروع کنید و زیبایی هاشون رو کشف کنید. با مردم محلی آشنا بشید و با سفر کردن و مشاهده زیبایی ها در عین اینکه با مدیریت هزینه ها و برنامه ریزی تجربیات و مهارت های سفرتون رو افرایش میدید مسیرتون رو برای مشاهده زیبایی های بیشتر دنیا و کسب تجربیات بیشتر هموارتر و مستحکم تر کنید. خیلی زود به این باور خواهید رسید که سفر های بیشتر و متنوع تری انتظار شما رو خواهند کشید…

با آرزوی بهترین ها…

چنانچه نظر، سوال، پیشنهاد و یا انتقادی داشتید، می توانید در بخش نظرات در انتهای همین پست آن را با ما در میان بگذارید.

اگر مایل به دیدن دیگر مطالب سایت ازفرنگ هستید؛ پیشنهاد می کنیم تا از مطالب زیر بازدید کنید.

  • در این قسمت باید بین ۳ الی ۶ پست مربوط قرار بگیرد.

بازنشر از: وبسایت لست سکند

دیدگاه خود را در میان بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *